خستگی روح اونقدر سخت ناراحت کنندست که نگو
بیماری نا شناخته از اون بدتر
حداقل برای خودم
اینروزها دوباره داره حالم بد میشه هر شب
منتها با شکلی دیگه
چند وقت پیش بطور نا خداگاه از بینیم خون میامد
تا مدتها این وضع ادامه داشتو من بی خیال بودم تا شدتش بیشتر شد
آزمایشهای مختلف دادم
اما چیزی معلوم نشد :::: یه بار هم قلبم به شدت درد گرفت و مجبور شدم ۲ شب رو تو ccu به خوابم
خلاصه داستان پر ماجرایی برام رقم خورده بود تا اینکه پیش خودم گفتم شاید از فکر و خیال باشه
خودم رو با کارم به شدت درگیر کردم که وقت فکر منفی نداشته باشم
سعی کردم تا اونجایی که میشه به آینده نگاه کنم
اصلا به چیزهای منفی فکر نکردم
اما این دفعه فرق میکنه
راستش تمام این فلسفه بافی برای اینه که چند شبه که حالم خیلی بد میشه
تو خواب سرگیجه شدید دارم بعد که از خواب میپرم با سر درد شدید مواجه میشم و البته مدت زمانی طول نمیکشه که از بینیم خون میاد
و البته در طول روز این اتفاق داره برام میفته با شدت کمتر
مثل اینکه ما نباید راحت زندگی کنیم
من منتظر هستم !!!
اگه قراره اتفاقی بیفته
دوست دارم زودتر بیفته و تکلیفم معلوم میشه
راستش میترسم ::::: الان که ساعت ۱:۳۰ شب هست بخوابم
چون هر شب مکافات دارم با این موضوع
کـمــــــــــکم کنید ) :