.:: SEPNA ::.

از هر دری سخنی

.:: SEPNA ::.

از هر دری سخنی

جمعه بدون برنامه ریزی

  

جاتون خالی اول اینکه رفتیم بام تهران و کلی برف بازی کردیم

چای اون بالا خیلی میچسبه اون هم از نوع دوقلو

آخه یه فلاسک چای با خودمون بردیم که هر جا که میخوایم بخوریم

خلاصه خوب بود اما از اون بهتر این بود که داشتیم برمیگشتیم

یه تلفن خیلی خوب شد بهمون.

 

 

بگم ؟ سوال

نه نمیگم !خنده

نه میگم .زبان

نه باشه بعدا" میگم .عصبانی

باشه حالا میخوای بدونی میگم .نیشخند

کار نگار دوباره درست شدلبخند

 

 

همون بیمارستان قبلی خواستنش

فردا میرم برای بلیط

البته همه اینها به خاطر دوستش تو همون بیمارستان انجام شد

خدا خیرش بده خیلی پیگیری کرد

اون بیشتر از ما به فکر اینکار بود

دلم برای خرید کردن از Emirates mall تنگ شده

به قول شادی جان تو وبلاگش که نوشته  ((window shoping رو من هم دوست دارم

به هر حال اینم ماجرای روز جمعه ما

هنوز بلیط  نگرفته نگار داره چمدونش رو میبنده

بالاخره ما نفهمیدیم اینجا رو دوست داری یا اونجا

نکته!!!!!!!

از اون اطاق  داد میزنه اونجا !!! تعجب